۱۳۹۰ خرداد ۶, جمعه

پیام و پیامد مرگ "حجازی"



مردم به چه زبانی بگویند
"این دولت را نمی خواهند"
در گذشت و مراسم خاکسپاری دروازه بان سابق تیم ملی فوتبال ایران "حجازی"، روز گذشته به تظاهرات مردم علیه حکومت تبدیل شد.
تردید نیست که تجلیل از "حجازی" نه بخاطر دروازه بان بودن و فوتبالیست بودن او، بلکه بدلیل بیان مخالفت های اخیرش از حکومت و بویژه دولت، حمایت از جنبش مردم و تحریم وی از سوی دولت و صدا و سیما بود. در حقیقت مردم، با درگذشت حجازی فرصتی یافتند تا یکبار دیگر خود را به خیابان و میدان و حتی گورستان برسانند و فریاد مخالفت با حاکمیت را سر بدهند. هر تفسیر دیگری جز این، رفتن به بیراهه است. اگر حجازی اسطوره شد؛ علاوه بر نقش بزرگ او در دروازه فوتبال ایران، بدلیل حمایت از مردم و قرار گرفتنش در برابر حاکمیت بود. یعنی همان انتخابی که شجریان و دیگران کرده اند. اساسا دشوار بتوان تصور کرد نسل بعد از انقلاب، حجازی را در دروازه فوتبال ایران دیده باشد، که او را اسطوره فوتبال بشناسد! بنابراین، مسئله جدا از حجازی و فوتبال، مسئله مخالفت او با دولت و حاکمیت کودتائی و قرارگرفتنش در کنار مردم بود. همین!
این را حاکمیت نیز خوب میدانست و میداند و به همین دلیل اجازه نداد خبر محل مراسم تشییع جنازه او از صدا و سیما اعلام شود، مراسمی که قرار بود در ورزشگاه امجدید (شیرودی) برگزار شود را لغو کرد و استادیوم آزادی در خارج از شهر را محل خداحافظی از حجازی اعلام داشت تا بتواند چماقدار و نیروی انتظامی و اوباش را به محل اعزام کرده و اجازه تجمع و  تظاهرات به مردم ندهد. (که البته موفق نشد و تظاهرات صورت گرفت)، اجازه اقامه نماز میت را به سید حسن خمینی نداد و جنازه را حتی در غیاب خانواده در بهشت زهرا دفن کرد. همه اینها، جز اینست که حاکمیت خود میداند که پایگاهی در میان مردم ندارد و شرایط در کشور به گونه ایست که در اولین فرصت، خشم فروخفته مردم در خیابان ها به حرکت در خواهد آمد؟
حجازی هم دفن شد، عواقب مرگ او نیز کنترل شد. بسیار خوب. با حادثه و حوادث بعدی و فرصت های دیگری که مردم پیدا خواهند کرد و علیه حاکمیت به میدان خواهند آمد چه خواهید کرد؟
اگر اندک درایتی در حاکمیت وجود داشته باشد، از همین مراسم تشییع جنازه حجازی هم می تواند درس گرفته و تسلیم خواست مردم شود. شعارهای مردم در مراسم تشییع جنازه حجازی همان بود که در هفته های پس از کودتا در خیابان آزادی و زیر پل حافظ و ... بود و شعار "حجازی با غیرت- حرف تو، حرف ملت" به آن اضافه شد.
آقای خامنه ای، اخیرا در دیدار با شهردار و اعضای شورای شهر تهران که گزارش آن را سردار قالیباف در وبلاگ خود منتشر کرد، گفت : "امام می گفتند حرف مرد یکی نیست، بلکه دوتاست. وقتی فهمیدیم اشتباه کرده ایم، باید حرف غلط و اشتباه را بپذیریم و نظرمان را عوض کنیم."
امروز بر خود او باندازه همه ملت آشکار است که حمایت از احمدی نژاد و حفظ او در پست ریاست جمهوری با کودتای نظامی 22 خرداد یک اشتباه تاریخی بود. این اشتباه به قیمت جان عده ای از مردم و بی آبرو شدن سپاه و بسیج و روحانیت حکومتی تمام شد و 7 سال تخریب و ویرانی دولتی ادامه یافت. وقت "حرف دوم" نرسیده؟
فرصتی که مردم با فوت حجازی دروازه بان پیدا کردند و حرف دو ساله اخیرشان را یکبار دیگر تکرار کردند، فرصتی هم بود برای حاکمیت و بویژه رهبر جمهوری اسلامی. مردم این دولت، این رئیس جمهور و این وضع را نمی خواهند و برایشان قابل تحمل نیست. به چه زبان دیگری این را بگویند؟

هیچ نظری موجود نیست: