۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

قرارگاه ثارالله و سپاه محمد دو بازوی نظامی و امنیتی برای سرکوب مردم

«سپاه، از سال 1384 سرگرم طرح کشف رهبر سوم و دهه چهارم جمهوری اسلامی شد.
عزيز جعفری فرمانده کنونی سپاه بدستور علی خامنه ای "مرکز راهبردی سپاه" را برای این هدف راه اندازی کرد و دو سال بعد، برای اجرای این طرح با حکم علی خامنه ای فرمانده کل سپاه شد. بلافاصله عده ای از فرمانده رده پائین سپاه، با درجاتی که از خامنه ای گرفتند، به رده های بالا برکشیده شدند و فرماندهی واحدهای زمین و هوائی و دریائی سپاه را از فرماندهان سابقه دار سپاه تحویل گرفتند. فرماندهانی که درجریان کودتای 22 خرداد نقش آفرینان اصلی این فاجعه و جنایات پس از آن شدند.
آن روز که علی خامنه ای در نماز جمعه تهران سخن از ریزش نیروهای انقلاب و رویش نیروهای پس از انقلاب سخن گفت و نیروی دوم را ستود، ستاد راهبردی سپاه سرگرم تهیه طرحی بود که سلطه سپاه براقتصاد و دستگاه های اطلاعاتی و فرهنگ و قوای سه گانه جمهوری اسلامی را ممکن می ساخت.
سپاه به ۳۰ سپاه استانی تقسيم شد. در تهران سپاه تهران بزرگ، سپاه محمد و سپاه استان تهران (بقيه مناطق استان تهران به جز تهران) سپاه سيدالشهداء نام گرفت. یعنی همان دو سپاهی که کودتا کردند.
تصفیه ای که ستاد راهبری برای کنار گذاشتن فرماندهان با سابقه و دوران جنگ سپاه سازمان داد برای برگشیدن همان رویش یافتگان بعد از انقلاب بود که علی خامنه ای نقشه برکشیدن آنها در سپاه و در تمام قوای سه گانه کشوری داشت. ستاد راهبری، از آن بیم داشت که فرماندهان با سابقه سپاه در لحظه موعود حاضر به مقابله با مردم نشوند و به همین دلیل افراد بی ریشه باید بالا کشیده می شدند که تابع و مجری فرامین باشند.
درهمین ستاد، طرح راهبری "جنگ های نامتقارن" تدوین شد که هدف از آن آماده ساختن سپاه برای مقابله با مردم و حتی در صورت لزوم کودتا علیه مردم باشد. این طرح زیر پوشش خطر حمله خارجی و ضرورت جنگ های پارتیزانی شهری پیش برده شد اما هدف اصلی سازماندهی نیروی سرکوب داخلی هر اجتماع و حزب و سازمان و نیرویی بود که در برایر سیاست های نظامی علی خامنه ای مقاومت کند.
 زیر زمینه همه این مقدمات، تحمیل یک سیاست جنگی بر کشور بود و به همین دلیل از
"جنگ
۳۳ روزه لبنان و اسرائيل همه جانبه ستایش شد و تقویت حضور سپاه در لبنان، عراق، پاکستان، بوسنی

هیچ نظری موجود نیست: