سفر صدراعظم آلمان به امریکا و دیدار و مذاکراتش با "اوباما" در کاخ سفید، تدارک تهاجم همآهنگ شده تازه ایست که آماج مستقیم و فوری آن بی شک ایران خواهد بود، حتی اگر تحت پوشش همآهنگی در یکسره کردن کار لیبی و در مشت فشردن گلوی بشار اسد در سوریه و یا به عقب راندن نتایاهو در اسرائیل باشد. امریکا بدون آلمان نمی تواند روی اروپا بعنوان متحد استراتژیک خود حساب کند، گرچه فرانسه و انگلیس با آن همآهنگ و همسو باشند. دو کشوری که مانند همه کشورهای دیگراروپائی توان رقابت اقتصادی با آلمان را ندارند. بنابراین، مهم آنست که معلوم شود کاخ سفید با صدراعظم آلمان با کدام بده بستان اقتصادی و سیاسی و تقسیم سود و منافع به تفاهم رسیده و یا خواهند رسید. این بده بستان آینده لیبی و سوریه را شامل می شود؟ به تفاهم بر سر نقشه آینده خاورمیانه ختم می شود؟ به تقسیم حوزه نفت و گاز خلیج فارس می رسد؟ و برای همه این مجموعه که تحولات در اسرائیل نیز بخشی از آنست، می توان آینده ایران را در نظر نگرفت؟ این آینده از کدام پل عبور می کند: بی پایگاهی حکومت در داخل کشور، عدم مشروعیت داخلی و انزوای بین المللی، جدائی همه سویه کشورهای عرب منطقه از ایران، نارضائی وسیع مردم، بحران اقتصادی و سیاسی، زمینه های جدائی قومی و مذهبی و... از این سخنان در کنفرانس خبری مشترک صدراعظم آلمان و رئیس جمهور امریکا برداشت دیگری جز آنچه در بالا آمد می توان کرد: ما با برنامۀ هستهای ایران مخالف نیستیم اما خود داری ایران از هر گونه مذاكراتهدفمند نگرانیهای جدی را موجب شده است. اگر آژانس بینالمللی انرژی اتمی این هفته مجداً تشخیص دهد كه ایران به رد و انكار تعهدات بینالمللیاش ادامه میدهد، چارهای نخواهیم داشت جز برداشتن گامهای دیگریکه تحریمهای بیشتر بخشی از آنهاست! |
۱۳۹۰ خرداد ۱۹, پنجشنبه
با همسوئی آلمان و امریکا محاصره ایران کامل می شود
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر